آسمان علم


 
  وقتی نگاهت به آسمان باشد (1) ...



وقتی نگاهت به آسمان باشد، دیگر فرقی نمی‎کند که دست‎هایت و پاهایت را قطع کنند، دیگر فرقی نمی‎کند سرت را بشکنند یا بر پهلویت تیغ زنند. وقتی نگاهت به آسمان باشد، فقط یک‎چیز فرق می‎کند و آن این است که آیا تو بندگی کرده‎ای یا نه. فقط همین مهم است.

وقتی نگاهت به آسمان باشد، سبک زندگیت تغییر می‎کند، تکه‎ای نان جو و کمی نمک یا کباب برّه‎ای یکی می‎شود، طعام زمینی برایت مهم نیست، تو نگاهت به آسمان است و طعام بهشتی می‎بینی، حرف و سخن‎ها برایت مهم نیستند، تو گوشَت به آسمان است که سلاماً سلاماً می‎گویند. نگاهت که به آسمان شد، باشگاه دنیا را و عرق‎ریزانش را بهتر درک می‎کنی.
 تاریخ را که بنگری، آدم‎هایی را پیدا می‎کنی که نگاهشان به آسمان است و سلاماً سلاماً عرشیان را واضح می‎شنوند و کشته‎ و اسیر شدن با نشستن زیر خنکای نسیم صبح‎گاهی و نوشیدن یک فنجان قهوه فرقی ندارد.

و این‎روزها …، این‎روزها، بهترین روزهایی هستند که می‎توان ملکوت را در دست‎ها و پاهای بریده مشاهده کرد و چشم و گوش را به آسمان سپرد و باشگاه دنیا را طور دیگر دید.

ادامه دارد …

 

موضوعات: سبک زندگی
[دوشنبه 1401-05-10] [ 11:53:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  خواب و رؤیا ...

 

امروز سخنرانی یکی از اساتید خواهر حوزه را شنیدم که داشتند از همه می‎خواستند برای فرج دعا کنند. م خواهم بگویم استاد عزیز! بهتر نیست کمی دقت کنید و برای اثبات دعا برای فرج مولایمان دلایل متقن تر از خواب و مکاشفه بیان بفرمایید. شما که تفسیر قرآن را در کلاس بیان می‎کنید بهتر نیست ذهن طلاب را متوجه به امور مهم‎تر از خواب کنید و از گریه‎های امام جعفر صادق علیه‎السلام برای غربت مولایمان حضرت حجت سخن بگویید؟ فکر نمی‎کنید آیا بین خواب‎های انبیاء و اولیاء با خواب‎های سایر مردم تفاوت وجود دارد؟ حتی اگر رؤیای صادقه باشد و واقعا مکاشفه ای رخ داده باشد، بهتر نیست در این زمانة معنویت فروشی در سایة خواب و رؤیا از روایات برای ترغیب مردم به ویژه طلاب بهره ببرید. خواب و مکاشفه بیشتر برای عوام فریبی است و طلبه باید به سلاح علم و عقل و برهان و عمل مجهز باشد نه خواب که برای دیگری نمی تواند حجب باشد.

 

 

موضوعات: آخرالزمان, رزوزانه های من
[چهارشنبه 1400-07-28] [ 11:01:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  شیعه یعنی "هیهات من الذلت" ...

 


نامت که شیعه باشد دیگر فرقی نمی کند یک‎ امامی باشی یا چهارامامی، اسماعیلی باشی یا جعفری، همین‎ که نامت شیعه باشد دیگر فرقی نمی ‎کند افغان باشی یا ایرانی، عرب باشی یا آفریقایی، شیعه که باشی گاهی به جرم پسر علی بودن تورا در صحرای تفتیده تنها، تشنه با فوجی از شکم‎ های پر از حرام می‎ کشند؛ با شمشیر و سنگ و نیزه و دهانی به فحاشی گشوده و دستانی دراز برای سوزاندن هر آن ‎چه که داری و پاهایی بلند برای زدن هر آن ‎که دوست داری. شیعه که باشی دیگر فرقی نمی ‎کند دانشمند باشی یا معلم، زن باشی یا مرد، بزرگ باشی یا کوچک، کودک باشی یا جوان، فرقی نمی ‎کند؛ همین ‎که شعارت “هیهات من الذلت” مولایت حسین باشد تو را به جرم دوست داشتن پسر علی می‎ کشند، این ‎بار نه با سنگ و نیزه و شمشیر که با توپ و تانک و تفنگ کارخانه‎ های اسلحه‎ سازی آن ‎سوی دنیا. شیعه که باشی از قدرت ولایت و محبت و مودّت مولایت علی می ‎ترسند که تورا می ‎کشند تا فریادت در گلویت خفه شود و قدرتشان ازدست نرود. شیعه که باشی با تابلوی “هیهات من الذلت” جانت در خطر است، مواظب روحت باشد تا  در این روزهای پر از خواب های رنگی و معنویت های جاهلانه به یغما نرود.

 

#به_بهانه_کشتار_شیعیان_افغانستان

موضوعات: آخرالزمان
 [ 10:26:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  شرح دعای ابوحمزة ثمالی (2) ...

 

 

بِكَ عَرَفْتُكَ وَأَنْتَ دَلَلْتَنِى عَلَيْكَ وَدَعَوْتَنِى إِلَيْكَ، وَلَوْلا أَنْتَ لَمْ أَدْرِ مَا أَنْتَ

بک عرفتک با تو تورا شناختم و تو مرا به سوی خودت راهنمایی و دعوت نمودی و اگر مرا راهنمایی نمی‎کردی نمی‎دانستم تو که هستی.

این کلام معصوم است که من آن‎را تکرار می‎کنم ولی آیا به‎راستی من خدایم را به خدایم شناخته‎ام؟ او مرا راهنمایی کرده، چگونه؟ در قرآن شریفش با بانگ بلند فرموده لیس کمثله شیء، یعنی شییه چیز دیگری نیست، پس چگونه است که برایش شبیه قائل شده‎ایم و اورا هم‎ردیف مخلوق قرار داده‎ایم؛ گاهی راه‎زن‎های یکتاپرستی دست در دست شیطان و هم‎دوش هوای نفس، سامری امت می‎شوند و گوساله را جای خدا ـ اعوذ بالله من الشیطان الرجیم ـ می‎نشانند و بزرگان قومی را سر سفرة اهانت به حضرت باری میهمان می‎کنند. گاهی کمی دیرتر، آن‎سوتر، تمثال انسانی را می‎کشند و اورا خدا و فرزند خدا می‎نامند و در برابرش کرنش می‎کنند و گاه نیز در عصر جدید در میان پیشرفته‎ترین دین، با کلماتی جذاب اما تهی و بی‎هویت خدا را نوری می‎پندارند و می‎خواهند در او ذوب شوند، فانی شوند، باقی شونnuhد. لیس کمثله شیء یعنی چه وقتی برایش شیئیت قائل می‎شویم؟ بک عرفتک، این عبارت مرا می‎ترساند در عصری که خدا را با من می‎شناسانند با مخلوق نه با خدا، مرا می‎ترساند که با دیدن فعل خدا نیست که اورا می‎شناسم که با جستجوی صفات او در خودم و عاشق دانستن خدا در خلق خودم اورا می‎شناسم. خدای امروز محافل پر جذب و جذبه خدای عاشقی است که دوست داشت شناخته شود و نیاز داشت پرستیده شود. اما خدای امام سجاد علیه‎السلام اورا راهنمایی کرده به این‎که نه نیازمند است و نه حد دارد و نه شبیه هیچ‏چیزی است. کاش همة ما نیز قرآنش را به نطق درآوریم، راهنمایی‎اش را بپذیریم، خدایمان را خدا ببینیم و خودمان را مخلوق او.

 

 

موضوعات: ماه‌های قمری, توحید
[پنجشنبه 1399-02-11] [ 01:54:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  شرح دعای ابوحمزة ثمالی (1) ...

 

مِنْ أَيْنَ لِيَ الْخَيْرُ يَا رَبِّ وَ لا يُوجَدُ إِلّا مِنْ عِنْدِكَ، وَ مِنْ أَيْنَ لِيَ النَّجَاةُ وَ لا تُسْتَطَاعُ إِلّا بِكَ

خدای من سلامت می‎کنم و امید استجابت دارم، درگاه تو درگاه امن است، می‎دانم که خیر فقط در خانة تو پیدا می‎شود و اگر تو نخواهی در هیچ جای دیگری یافت نمی‎شود. کجا بروم که به من دارویی برای درمان دردهای روحم بدهد، روح آزردة این روزهای زمین. پروردگار من! می‎شود آیا به خانة دیگری بروم و خیر طلب کنم در حالی‎که او خود نیازمند ربّی است که هستی را آفریده، اداره‎اش می‎کند و تربیتش می‎نماید؟ خدای من کجا دنبال نجات باشم؟ نجات از دردهای این‎روزهای زمین. ربّ من! نگران #کرونا نیستم، #کرونا نیز چون طاعون و وبا می‌گذرد، تو بالاخره خیر را نصیبمان می‎کنی و به پزشکانمان طرز تهیة دارویش را می‌آموزی. اما من نگران آنم که چرا ما فکر نمی‎کنیم، چرا فکر نمی‎کنیم تو چه می‎خواهی به ما بگویی، چرا فکر نمی‎کنیم که چرا زمین این اندازه ناامن شده است؟ واقعا چرا؟ آیا کرونا زمین را ناامن کرده؟ آن‎چه که زمین را ناامن کرده بی‎خدایی ماست و عادت‎های ما.

در طول تاریخ زندگی‎مان به همه‎چیز عادت کرده‎ایم، به این‎که هر سال سیل بیاید و عده‎ای را بی‎خانمان کند، این‌که عده‎ای بنشینند و برای اعتقادمان کیسه بدوزند، برای رسیدن به خدایمان، بی‎خدایمان کنند. پروردگار من! تنها راه خیر و نجات ما خودت هستی، کجا دنبال نجات برویم؟ می‎بینی که به کرونا نیز عادت می‎کنیم، عادت می‎کنیم که از تلویزیون حرمت دوستانت را ببینیم و اشک بریزیم، عادت می‎کنیم با تلفن همدیگر را دوست داشته باشیم، عادت می‎کنیم که از دور به هم سلام کنیم و به هم نزدیک نشویم. پروردگار من! تو که طراح طبیعتی، خالقی، بارئی، مصورّی، خوب به احوالات و عادات ما واقفی، ما به نبودن اماممان هم عادت کرده‎ایم، اللهم عجل لولیک الفرج می‎گوییم و ادای انتظار درمی‎آوریم، کرونا و بی‎خدایی بچه‎هایمان، شرک در نمازهایمان و… که دیگر چیزی نیست. پردوردگار من! زمین و زمینیان را از دوری خودت و خوب‎ترین خوبانت نجات بده که جز تو کسی نمی‌تواند این زمینِ در حال احتضار را حیات دوباره ببخشد.

 

 

موضوعات: ماه‌های قمری, آخرالزمان
[یکشنبه 1399-02-07] [ 01:37:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت