آسمان علم


 
  سؤالی از قدس شریف ...

 

سلام قدس، اولین قبله‌ی مسلمانان

سلام بر تو و بر خون‌های کف خیابان‌هایت

سلام بر تو و بر اسرای در زندان‌هایت

سلام بر تو و بر مبارزه‌ات برای رهایی

سؤالی دارم از تو، چرا خداوند در آغاز بعثت از مسلمانان خواست که به سوی تو با او سخن بگویند؟ مگر  خدا نمی‌توانست از همان ابتدا مردم را به سمت کعبه، خانه دست‌ساز ابراهیم و اسماعیل توجه دهد؟

قدس! نمی‌خواهم برای من ادله‌ی تاریخی بیاوری که … . این‌ها را می‌دانم. دلیل خودت را بگو. تو سال‌هاست برای آزادی‌ات می‌جنگی، چقدر خون دیدی، دست و پای بریده، کودکان پریشان، زنان به ماتم نشسته، جوانان در خون غلطیده بسیار دیدی و حتما برایشان سوگواری کردی. اما چرا خدا تورا قبله‌ی اول مسلمانان قرار داد که امروز در عصر بمب‌های خوشه‌ای، جهان اسلام برای تو خون گریه کند؟

شاید اگر بتوانی به این سؤال پاسخ بدهی بتوانی زودتر خودتر را نجات دهی و شیعیان با کاروان‌هایشان از کربلا برای زیارت تو بیایند. 

موضوعات: مناسبت‌ها
[جمعه 1397-03-18] [ 02:09:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  زینبِ این‌روزها ...

 

زینبِ این‌روزها

امروز از آن‌روزهایی است که خانه‌ی وحی حیران است، حیران زخم کینة دشمن. اما دشمن خانگی است، حمله از طرف خودی‌هاست، آن‌ها که قرآن می‌خوانند، روزه می‌‌گیرند و مصداق بارز اقیموا الصلوه هستند.

زینب سلام‌الله‌علیها با یادآوری کوچه و فدک، غصب ولایت و جمع قرآن پدرش، در خفا می‌گرید که کسی صدایش را نشنود، که کسی نداند مزار پدر کجاست؟ چقدر سخت است دختر فاطمه باشی و نتوانی برای مادرت اشک بریزی و از ظلم مردمان به خدایت بلندبلند شکایت کنی، که بشنوند. چقدر سخت است که دختر علی باشی و نتوانی برای چنان پدری سوگواری کنی و غم دل بگشایی، سوگت را در دل پنهان کنی. 

او چقدر باید در خفا بگرید و چقدر باید به خدا نزدیک باشد که داغ آل‌عبا را تا اخرین لحظات زندگی بر روح و روان خود حمل کند و بگوید: مارأیت الا جمیلا.

زینب این‌روزها همان زینب روز ثقیفه و در و دیوار و کوچه است، زینب روز صلح برادرش حضرت حسن علیه‌السلام و تیرپراکنی به تابوت است، زینب سال‌ها بعد است و 18 سرِ بر نیزه، زینب قتلگاه و مشک پاره.

تسلیت خانم، به خاطر تمام خاطرات تلختان در حجاز و کوفه و شام، تسلیت به خاطر عروج پدرتان، تسلیت به‌خاطر قبرهای مخفی، اشک‌های مخفی.

موضوعات: مناسبت‌ها
[چهارشنبه 1397-03-16] [ 01:09:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  خدای کعبه، رحم کن ...

 

خدای کعبه رحم کن!

محمد! اقرأ باسم ربک الذی خلق

محمد: خواندن نمی‎دانم

بخوان به نام پروردگارت که خلق کرد، خلق الانسان من علق، انسان را از خون بسته‎ی آویزان آفرید، بخوان به نام پرودگارت.

مبعث یعنی برانگیخته شدن، انتخاب شدن، یعنی سپردن کار بزرگ به آدم بزرگ، انسان بزرگ. 1409 سال پیش در چنین روزی، غار حرا پر از نور شد، اقرأ باسم ربک الذی خلق، و محمد(ص) به نور نبوت مزین گشت. مبارک باد بر او انتخاب شدنش برای امری بزرگ.

انسان جاهل و کافر و مشرک در پرتو نور هدایتگری او عالم و عابد و زاهد شد. مبارک بر انسان روزی‎که در پرتو نور نبوت او به خدای هستی و هستی‎بخش ایمان آورد، دیگر خون و مردار نخورد و فهمید که باید پاک بخورد. دیگر دزدی نکرد و یاد گرفت که باید به حق خود قانع باشد. دخترانش را نکشت و آموخت که باید مهربان و راضی به رضای حق باشد. به همسر خود قانع شد و غض بصر از قرآن شریف آموخت و این‌که باید شهواتش را مهار کند.

اما چه شده که انسان دوباره به جاهلیت خویش رجوع کرده است مانند مردی که همسرش را طلاق رجعی داده و دوباره به او رجوع می‎کند. چه شده که انسان هزاره‌ی سوم غذای پاک نمی‎خورد، اختلاس میلیاردی می‎کند و به حق خود قانع نیست، فرزند انسان را به دنیا نیامده می‎کشند که بتوانند کار کنند، سفر بروند و زندگی بهتری داشته باشند. چه شده که انسان با این‎همه ادعا و عقلانیت به اعصار گذشته رجوع کرده و غیرت و مردانگی را در مقابل همسر از دست داده است و تن به ازدواج‎های سفید و ضربدری و … می‎دهد. چرا انسان این‎گونه به جهالت عشق می‎ورزد و نامش را تمدن می‌گذرد؟

خدای غار حرا! می‌شود به انسان، به مخلوق خودت رحم کنی و زودتر منجی آخرالزمان را برسانی، زمین دارد بوی تعفن می‎گیرد. می‌شود زودتر موعود ادیان به دیوار کعبه تکیه بزند، همان دیواری که روزی شکافته شد و فاطمه بنت اسد را به حضور طلبید؟ خدای کعبه جهان تشنه به صدای انا بقیةالله است، به بشر رحم کن و موعود را به او هدیه بده.

 

موضوعات: مناسبت‌ها
[شنبه 1397-01-25] [ 09:49:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  دائم الاضافه ...

 

دائم‎الاضافه

بار دیگر یکی دیگر از فرزندان زهرای مرضیه سلام‎الله‎علیها از خانه‎شان به دارالخلافه برده شد، شکنجه‎ را تجربه کرد و شهادت سهم او از این جهان مادی گشت.

حروف و اسماء دائم‎الاضافه حروفی هستند که حتما باید به چیزی اضافه شوند، گاهی فکر می‎کنم امامان معصوم علیهم‎السلام نسبت به شهادت مانند این حروف و اسماء هستند.

شهادت حتما درجه‎ی مهمی است که انسان را بسیار رشد می‎دهد، اما نمی‎دانم چرا حکام ستم کینه‎ی خاندان نبوت را به دل گرفتند و تا آخرینشان را راحت نگذاشتند و شهادت را سهمشان نمودند. مگر فرزندان خانه‎ی رسالت نمی‎خواستند به انسان‎ها علم و آرامش بدهند، راه بندگی در درگاه حق را بیاموزند و دستشان را بگیرند و تا خانه‎ی دوست برسانند؟

شهادت هفتمین ستاره‎ی احادیث نجوم، هفتمین سرنشین کشتی نجات و هفتمین ثقل حدیث ثقلین به منتظران دوازدهمین فرزند زهرای مرضیه تسلیت باد.

موضوعات: مناسبت‌ها
[پنجشنبه 1397-01-23] [ 02:07:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  سلام بر شما ای شهید سرافراز ...

 

سلام بر شما ای شهید سرافراز!

(به مناسبت شهادت شهید محمدباقر صدر)

امروز 19 فروردین سالگرد شهادت شماست. چیزی که از شما می‎دانستم این بود که کتاب سختی دارید و فهم کتابتان برای همه‎ی طلبه‎ها دشوار است و شاید ته دلم خوشحال بودم که کتابتان سهم امتحانات پایان ترم من نشده است. اما روزی‎که با اندیشه‎هایتان آشنا شدم، آرزو کردم کاش شب‎های پراسترس امتحان من نیز با کتاب حلقه‎ی ثالثه‎ی شما به اتمام می‎رسید.

روزگار در بی‎خبری از تفکرتان گذشت تا این‎که از طریق کانال تلگرامی یکی از اساتید با اندیشه‎هایتان آشنا شدم. آدم حسودی نیستم اما فکر کنم ته دلم به نبوغتان حسادت کردم. در سن جوانی با این‎همه تفکر نو و تازه غنایی به اندیشه‌های اسلامی داده‌اید که تا همیشه‌ی تاریخ اسمتان را جاودانه ساخته است. گاهی فکر می‌کنم اگر شما و اندیشه‌تان مدت بیشتری فرصت حیات در این جهان را می‌یافتید قله‌های علم زودتر فتح می‌شد، شاید پاسخ‌‎هایتان، امروز جهان تشنه را سیراب‌تر می‌کرد.

شما که هیچ وقت در تکالیف واجبتان مقلد نبوده‌اید و پیش از بلوغ از اساتیدتان اجازه‌ی اجتهاد گرفته‌اید، به طلبه‎های عصر هرمنوتیک و تفسیرهای ناهمگون از قرآن شریف، عصر رویش معنویت‎های نوین و هجمه‎های اعتقادی حق بدهید که برای نبوغتان احترام قائل باشیم و برای کشنده‎تان آرزوی عذاب ابدی کنیم.

می‎خواهم با صدای بلند بگویم مرگ بر صدام زمانی‎که خودش شما را شکنجه کرد، موهایتان را کشید و محاسنتان را آتش زد. او ننگ ابدی شهادت مردان و زنان بسیاری را در پرونده‌ی خود دارد و یقینا در صف محشر گرفتاری فراوان دارد، اما شهادت شما دردناک‏تر است. روزی‎که داستان شهادتتان را شنیدم و بعد در جستجوی اینترنتی ان‌را خواندم، بسیار متأثر شدم و گریستم.

یکی از شاکیان صدام من هستم و هیچ‌وقت اورا به‎خاطر شهادتتان نخواهم بخشید، او باید تقاص دورکردن جهان اسلام را از اندیشه‌های شما در دوزخ الهی پس بدهد، همان‎جایی که خودش، خودش را بسوزاند. او جهان اسلام را از وجود بزرگ‎مردی پاک کرد که می‌توانست فلسفه و اقتصاد و اخلاق و تفسیر قرآن را در جهشی بزرگ به ظهور نزدیک‎تر کند.

من حق دارم شاکی صدامی باشم که فهمید تفسیر قرآن شما می‎تواند جامعه‎ی عراق را برای انقلاب آماده کند و کشوری مانند ایران بسازد. اگر در عراق نیز انقلاب رخ می‎داد، دیگر دو کشور مسلمان شیعه با هم نمی‎جنگیدند، این‏همه شهید روی دستان دو ملت تشییع نمی‎شدند و شهیدان زنده‎ی آماده‎ی شهادت روی تخت بیمارستان دوستانشان را به خاطر نمی‎آوردند. اگر انقلاب عراق رخ می‎داد، کشورهایمان ویران نمی‎شد، صنعتمان زودتر پا می‎گرفت و دانشگاه‎هایمان پاسخ‎های بهتری برای جهان پیش رو داشتند. الان برای ای‎کاش‎ها و اگرهای من دیر است، پس شهادتتان را در چنین روزی به جامعه‎ی مسلمان تسلیت می‎گویم و به شما تبریک و دعا می‎کنم که هم‎نشین سیدالشهداء علیه‌السلام باشید.

در پایان یک توقع نیز دارم و آن این‎‌که برایمان دعا کنید که ثابت‎قدم بمانیم و در این صفحات آخرالزمان مشق‎هایمان را خوش‎خط بنگاریم، نمازهایمان را با حضور بخوانیم، قرآن را خوب بفهمیم و معارف علی علیه‎السلام و آلش را یاد بگیریم و منتظر خوب ولی‎نعمت عصرمان، حضرت بقیةالله عجّل‎الله‎تعالی‎فرجه‎الشریف باشیم. دعا کنید که در این روزهای پرخطر که تیرهای تردید از هر طرف به‎سویمان نشانه می‎رود، خدای کعبه را به تمامی بپرستیم و در دین پیغمبر خاتم شک نکنیم.

موضوعات: مناسبت‌ها
[یکشنبه 1397-01-19] [ 07:54:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت