اشک‌های ‌13رجب

از وقتی که نسبت به امامان علیهم‎السلام حسی پیدا کردم، برایم شگفت‌انگیز بود که چرا بعضی‎ها در میلاد ائمه علیهم‎السلام هم اشک می‌ریزند، گاهی نیز خودم گریه کرده‎ام. 13رجب و عید غدیر از آن‎روزهایی است که انسان دلش می‌خواهد با اشک‌هایش راز بگوید. ‎

یک‌روز به مناسبتی قرار شد کتاب تاریخ امامت را خلاصه کنم. در حین خلاصه‎نویسی حوادث غدیر اشک می‎ریختم و کشف می‌کردم که چرا گریه می‌کنم. علت این بود که من تاریخ را می‌دانستم، غصب ولایت را، سیف‌الاسلام را کشته بر خاک می‌دیدم و اخوک الشیطان را که در پی دزدیدن مقام ولایت سر از پای اخلاص  در عبادت جدا کرد و سر در آخور زهد خشک و افراطی نهاد، همان‎که بعدها صوفیه سلسله‌شان را از طریق او به حضرت امیر می‌رسانند، حسن بصری.

روز غدیر، حوادث آینده یکی‌یکی برایم تداعی می‌شد و بخّ بخّ یا علی خبر توطئه را آشکار می‌کرد، کوچه و در و دیوار و سقیفه و غصب فدک و فرق شکافته از سر جهل و… . تبریک گفتن برای میلاد نور چقدر سخت است وقتی تاریخ را می‎دانی و می‌دانی اولین شهید محراب همان مردی است که نه، همان مولایی است که سجده و چاه رازهایش را فاش می‌دانند، نه فقط راز کوجه و قبر شبانه، بلکه راز ارتداد امت، راز آینده‎ی امت که سیف الاسلام‌هایش دین را در پستو فرومی‌کنند و سیره‌های جدید متشرعه می‌سازند؛ گاهی می‌نوازند، گاهی می‌خوانند، گاهی استنداپ اجرا می‎کنند، گاهی حرف مهمل می‌زنند، گاهی قوانین نانوشته را به حال خود رها می‌کنند و هنگام اذان مغرب نمازشان را به تأخیر می‌اندازند.

این‌ها حوادثی است که گاهی از انسان در روز تولد انوار قدسیه اشک می‌گیرد. شیعه! کاش از جهل درآیی و لباس علم بپوشی. باورکن، راه دوری نمی‌رود اگر بدانی فضیلت علی علیه‌السلام فقط زدن پشت یلان عرب و کندن در خیبر نیست، فضیلت علی علیه‎السلام که جمل و صفین و نهروان را آفرید، همان است که در دعای کمیل و مناجات‌های حضرتش نمود دارد، فضیلت امام و مولای ما حدیث سفینه و انذار و غدیر است، ولایت. این‎را که بفهمیم و با گوشت و خونمان لمس کنیم، تبریک‎هایمان رنگ ولایت می‌گیرد.

موضوعات: مناسبت‌ها
[یکشنبه 1397-01-05] [ 10:38:00 ب.ظ ]