هنوز ماندهاست به آخرالزمان | ... | |
هنوز ماندهاست تا آخرالزمان، تا وقتیکه کارد به استخوان برسد، هنوز ماندهاست تا صبر خدا تمام شود، هرچند چیزی در او تمام نمیشود. هنوز میتوان در میان تنی چند از مردمانِ مؤمن بود و نترسید، هنوز میتوان ندبه خواند و در فراق حضرت حجت گریست و نترسید. هنوز، مترو که سوار میشوی، در خیابان که راه میروی، فروشگاه که میروی، خانمهای محجبه را میبینی و دلت گرم میشود که دین خدا هنوز، طرفدار دارد. هنوز ماندهاست به آخرالزمان، به روزی که اگر کسی مؤمن از دنیا برود، ملائکه شگفتزده میشوند. هنوز ماندهاست به آخرالزمان، به روزی که آدمها به خاطر غذا با یکدیگر بجنگند و گرسنگی دین را از آنها بگیرد. هنوز مانده است به روزی که غیرت مردها تمام شود و عفت زنان در کتب اساطیرالاولین نگاشته شود، باران نبارد و یا اگر ببارد در وقت نامناسب ببارد. هنوز ماندهاست به آخرالزمان. دوست من! میخواهی منتظر بمانی تا تمام پیشبینیها به وقوع بپیوندد و حضرت حجت، دیرهنگام، تدابیرش را به ما نشان بدهد، انتقام سیلی مادر را بگیرد، انتقام علمِ مانده در ابتدای جادة ظهور دین، انتقام پسرک مدینه را که به جرم شیعه بودن جلوی چشم مادرش سر بریده شد، انتقام آن کودک آفریقایی که به جرم سیاه بودن چیزی برای خوردن ندارد، در عوض ایدز میگیرد، تب مالاریا را تجربه میکند و سفیدپوست آنسوی قاره، ثروتش را میدزدد و برای فرزندش هواپیمای اختصاصی میخرد و به آن پسرک سیاه قاهقاه میخندد؟ هنوز مانده است به آخرالزمان، به بدتر از اینها، اما تو بیا و با هم به درگاه الهی برویم و باقیماندة غیبت را بخریم. دوست من! نمیخواهی کمی به خودت بیایی و برای تعجیل در آمدن آن موجود سراسر نور و پاکی دعا کنی، نمیخواهی با او ارتباط بگیری و در این زمانهای که مارا به سوی هول و ترس میکشاند، خودت را ایمن کنی؟ نمیخواهی خداوند باقیماندة غیبت را بر ما ببخشد و اورا به ما برساند و بیشتر از این شرمندة خودش و ملائکهاش نشویم، حتما باید کارد به استخوان برسد که به خودت بیایی و با آن یار غایب خلوت کنی و از او بخواهی دعای مستجابش را در حق ما بکند که زودتر بیاید و جهان را از این بیدینی و کمدینی نجات دهد؟ بهتر نیست خودمان را در دریای دعای برای او غرق کنیم و باقیماندة غیبت را بخریم و جهان رو به ظلمت را نجات دهیم؟ ما که میدانیم اگر همگی و با اخلاص از خدا بخواهیم که اورا برساند، میرساند. هنوز ماندهاست به آخرالزمان، اما خود من، دوست من! باور کن آنروزها سختتر از امروز است، بیا و نگهبان سرزمین دعا باش و نخواه که باقیماندة غیبت را هم ببینی.
[یکشنبه 1398-01-25] [ 11:28:00 ب.ظ ]
لینک ثابت |