فهم اندک | ... | |
فهم اندک پرسه زدن در راهروهای کتابفروشی و میان کتابها و یافتن گمشدهای که تورا برای کشف ناشناختهای یاری کند، چقدر جذاب و مفرّح است. هیچ تفریحی مرا اینگونه به وجد نمیآورد. کتابفروشی همیشه جای آرامی است که میتوانم دقایق حضور در انرا به هیچچیز جز کتاب نیندیشم. طبق عادت این چندسال اخیر، دو روز پیش از شروع تعطیلات برای خرید کتاب به کتابفروشی رفتم. خیلی برایم عجیب بود که چقدر فرهنگ و تمدن کشورم عوض شده است. پیش از این وقتی به کتابفروشی میرفتم، محیط آرامی میدیدم که میتوانستم در آن با آرامش کتاب مورد نظرم را بیابم. اما کتابفروشیِ آنروز با موسیقی تند و حجاب بسیار نامتعارف یکی از فروشندگان مرا به شدت آزار میداد. قفسهها را نگاه میکردم که دربارهی موضوع پایاننامهام کتابی پیدا کنم. قفسهی کتابهای قرآنی اولین جایی بود که نگاه کردم، اما چیزی نیافتم. قفسههای دیگر را نیز نگاه کردم و دوباره به سراغ کتابهای قرآنی رفتم. کتابهای اولین قفسه از پایین را یکییکی برداشتم و نگاه کردم. جالب بود، کتابهای مورد نظر من در جایی دور از چشم قرا داشتند که برای یافتنشان باید خیلی تلاش میکردم. از فروشنده سراغ کتابهای تفسیری را گرفتم، به جز دو نمونه، تفسیر دیگری در کتابفروشی به این بزرگی وجود نداشت. به او گفتم، جای کتابهای قرآنیتان خوب نیست. پاسخش تکاندهنده بود: چیدمانمان اینطوری بوده، کتابهای قفسههای بالا هم کتابهای خوبی هستند، کتابهای دکتر شریعتی. او کتب قرآنی را با دکتر شریعتی مقایسه میکرد. چقدر فهم او اندک به نظرم میآمد. اما بعد، فکر کردم دین را چگونه برایشان تبیین کردهایم که انتظار فهم و درک افزونتر داریم؟ دینی که با گناهان کبیره و عذابهای اخروی تعریف شده است، دینی که خوفش بر رجایش پیشی گرفته، حجابش را در چند متر پارچه تعریف کرده نه در عفاف وحیا، به ناگزیر روزی با ورود هجمهی تکنولوژی دشمن به یغما میرود. آخر دین، بهشت هم دارد و وفق و مدرا با مخالفان، نماز ادا که دارد، قضا هم دارد. همهی دین سختگیری نیست، آسانگیریهایش را نگفتیم که آسان جوانانمان را از دست دادهایم.
[جمعه 1397-01-03] [ 12:45:00 ق.ظ ]
لینک ثابت |