حماسه‌آفرینان تاریخ زنان بسیار کم هستند، کسانی‌که نام خویش را در ورق‌های تاریخ ثبت کرده‌اند؛ از سمیة صدر اسلام تا ژاندارک فرانسوی. اما در تاریخ اسلام سه زن هستند که پشت سر انسان 250ساله ایستاده‌اند و از حیات دینی و سیاسی این انسان برگزیده محافظت کرده‌اند؛ فاطمه، زینب و معصومه سلام‌الله‌علیهم اجمعین.

تاریخ انسان 250ساله، بُرهه‌های سخت زیاد داشته است، اولین ان از همین روزها شروع می‌شود. پیامبر ختمی‌مرتبت صلی‌الله‌علیه‌وآله زمین را به قصد آسمان ترک می‌کند و در خاک می‌آرامد. کم‌تر از سه‌ماه پیش در 18ذی‌حجّه، او وصیّ و خلیفة بعد از خویش را به خلافت منصوب می‌کند، آیه‌اش در قرآن موجود و روایتش در میان مسلمانان متواتر است: من کنت مولاه فعلیٌّ مولاه.

صحابة پیامبر سقیفه را تشکیل می‌دهند و حدیث غدیر را مطابق خواست خویش تعریف می‌کنند و مسیر خلافت را به نفع خویش تغییر می‌دهند.

اولین برهة سخت تاریخ اسلام آغاز می‌شود، دوره‌ای که می‌رود تا اسلام صحیح در دالان‌های تنگ و تاریک نانوشته و ناخواندة تاریخ مدفون شود. صدیقة طاهره پا به عرصه می‌گذارد و از کیان ولایت دفاع می‌کند، همان‎که نه خلفا و نه بیعت‌کنندگان آن‌را درک نکرده بودند. آنان فقط خلافت را با سیاستی مکارانه ربوده بودند و صدیقة طاهره در پی نجات ولایت در مسجد پیغمبر خطبه‌ای می‌خواند که هنوز هم در تاریخ زنده است. سلاح او افزون بر این بیان رسا، زنانه است اما کوبنده و اثربخش، سلاح او گریه و اشک است بر ماتمی که هستی را به یغما می‌برد. سعی او این است که ولایت را از شیطان بستاند و به اهلش بسپرد. اگر نبود خطبة فدکیه و کلبة احزان، دین و ولایت در همان روزهای آغازین پس از پیامبر فراموش می‌شد. این یعنی جریان و سریان ولایت وام‌دار زنانگی بزرگ‌ترین زن زمین و آسمان است.

برهة سخت دیگر تاریخ اسلام و تشیع، عاشورا، محصول سقیفه است. قافله‌سالار کاروان اسرا یک زن از تبار خدیجه و زهراست، نامش زینب و لقبش عقیلة بنی‌هاشم. اگر مدیریت خاندان نبوت و بیان کوبنده و رسا در حقانیت حضرت حسین علیه‌السلام نبود، اسلام در همان عاشورا تمام می‌شد. خطبه‌های او یک‌بار دیگر زمین و زمان را به کرنش وادار کرد و سخنرانی‌های پرشکوه علی علیه‌السلام در مسجد کوفه را به یاد خلق انداخت. این‌بار نیز یک زن حماسه‌آفرین میدان بیان دین حقیقی است.

برهة سوم نیز سخت است، مردمان در دشت بلای فرقه‌ها گرفتار آمده‌اند. انسان 250ساله را از سرزمین مادری‌اش می‌برند که برای اغوای خلق ولیعهد خلافتش کنند. خواهر دیگری پا در رکاب شده و پشت سر برادر که ولیّ زمان است حرکت می‌کند و می‌آید و در سرزمینی دور از وطن آرام می‌گیرد و پناه‌گاه دین جدّش می‌شود. طلاب علوم دینی به قم می‌آیند و در پناه این بانوی بزرگوار، محافظ و صادرکنندة تشیع می‌شوند.

این بانو نیز هم‌چون صدیقه طاهره و زینب کبری عالمه است. او در سنین کودکی آن‌گونه به سرالات علمی جواب می‌دهد که فداک ابوها را از پدر هیده می‌گیرد.

انسان 250ساله همراه سه زن هویت خویش را حفظ می‌کند و به امروز می‌رسد. پس زن و تفکر لطیف زنانه در کنار اندیشه‌ورزی مردانه می‌تواند هستی را بهتر پیش ببرد و امور خارق‌العاده‌ای انجام دهد. که مهم‌ترین آن رسیدن به کمال و قرب الهی است.

 

موضوعات: تاریخ زنان
[پنجشنبه 1397-08-17] [ 12:42:00 ب.ظ ]