آسمان علم


 
  شرح دعای ابوحمزة ثمالی (2) ...

 

 

بِكَ عَرَفْتُكَ وَأَنْتَ دَلَلْتَنِى عَلَيْكَ وَدَعَوْتَنِى إِلَيْكَ، وَلَوْلا أَنْتَ لَمْ أَدْرِ مَا أَنْتَ

بک عرفتک با تو تورا شناختم و تو مرا به سوی خودت راهنمایی و دعوت نمودی و اگر مرا راهنمایی نمی‎کردی نمی‎دانستم تو که هستی.

این کلام معصوم است که من آن‎را تکرار می‎کنم ولی آیا به‎راستی من خدایم را به خدایم شناخته‎ام؟ او مرا راهنمایی کرده، چگونه؟ در قرآن شریفش با بانگ بلند فرموده لیس کمثله شیء، یعنی شییه چیز دیگری نیست، پس چگونه است که برایش شبیه قائل شده‎ایم و اورا هم‎ردیف مخلوق قرار داده‎ایم؛ گاهی راه‎زن‎های یکتاپرستی دست در دست شیطان و هم‎دوش هوای نفس، سامری امت می‎شوند و گوساله را جای خدا ـ اعوذ بالله من الشیطان الرجیم ـ می‎نشانند و بزرگان قومی را سر سفرة اهانت به حضرت باری میهمان می‎کنند. گاهی کمی دیرتر، آن‎سوتر، تمثال انسانی را می‎کشند و اورا خدا و فرزند خدا می‎نامند و در برابرش کرنش می‎کنند و گاه نیز در عصر جدید در میان پیشرفته‎ترین دین، با کلماتی جذاب اما تهی و بی‎هویت خدا را نوری می‎پندارند و می‎خواهند در او ذوب شوند، فانی شوند، باقی شونnuhد. لیس کمثله شیء یعنی چه وقتی برایش شیئیت قائل می‎شویم؟ بک عرفتک، این عبارت مرا می‎ترساند در عصری که خدا را با من می‎شناسانند با مخلوق نه با خدا، مرا می‎ترساند که با دیدن فعل خدا نیست که اورا می‎شناسم که با جستجوی صفات او در خودم و عاشق دانستن خدا در خلق خودم اورا می‎شناسم. خدای امروز محافل پر جذب و جذبه خدای عاشقی است که دوست داشت شناخته شود و نیاز داشت پرستیده شود. اما خدای امام سجاد علیه‎السلام اورا راهنمایی کرده به این‎که نه نیازمند است و نه حد دارد و نه شبیه هیچ‏چیزی است. کاش همة ما نیز قرآنش را به نطق درآوریم، راهنمایی‎اش را بپذیریم، خدایمان را خدا ببینیم و خودمان را مخلوق او.

 

 

موضوعات: ماه‌های قمری, توحید
[پنجشنبه 1399-02-11] [ 01:54:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  شرح دعای ابوحمزة ثمالی (1) ...

 

مِنْ أَيْنَ لِيَ الْخَيْرُ يَا رَبِّ وَ لا يُوجَدُ إِلّا مِنْ عِنْدِكَ، وَ مِنْ أَيْنَ لِيَ النَّجَاةُ وَ لا تُسْتَطَاعُ إِلّا بِكَ

خدای من سلامت می‎کنم و امید استجابت دارم، درگاه تو درگاه امن است، می‎دانم که خیر فقط در خانة تو پیدا می‎شود و اگر تو نخواهی در هیچ جای دیگری یافت نمی‎شود. کجا بروم که به من دارویی برای درمان دردهای روحم بدهد، روح آزردة این روزهای زمین. پروردگار من! می‎شود آیا به خانة دیگری بروم و خیر طلب کنم در حالی‎که او خود نیازمند ربّی است که هستی را آفریده، اداره‎اش می‎کند و تربیتش می‎نماید؟ خدای من کجا دنبال نجات باشم؟ نجات از دردهای این‎روزهای زمین. ربّ من! نگران #کرونا نیستم، #کرونا نیز چون طاعون و وبا می‌گذرد، تو بالاخره خیر را نصیبمان می‎کنی و به پزشکانمان طرز تهیة دارویش را می‌آموزی. اما من نگران آنم که چرا ما فکر نمی‎کنیم، چرا فکر نمی‎کنیم تو چه می‎خواهی به ما بگویی، چرا فکر نمی‎کنیم که چرا زمین این اندازه ناامن شده است؟ واقعا چرا؟ آیا کرونا زمین را ناامن کرده؟ آن‎چه که زمین را ناامن کرده بی‎خدایی ماست و عادت‎های ما.

در طول تاریخ زندگی‎مان به همه‎چیز عادت کرده‎ایم، به این‎که هر سال سیل بیاید و عده‎ای را بی‎خانمان کند، این‌که عده‎ای بنشینند و برای اعتقادمان کیسه بدوزند، برای رسیدن به خدایمان، بی‎خدایمان کنند. پروردگار من! تنها راه خیر و نجات ما خودت هستی، کجا دنبال نجات برویم؟ می‎بینی که به کرونا نیز عادت می‎کنیم، عادت می‎کنیم که از تلویزیون حرمت دوستانت را ببینیم و اشک بریزیم، عادت می‎کنیم با تلفن همدیگر را دوست داشته باشیم، عادت می‎کنیم که از دور به هم سلام کنیم و به هم نزدیک نشویم. پروردگار من! تو که طراح طبیعتی، خالقی، بارئی، مصورّی، خوب به احوالات و عادات ما واقفی، ما به نبودن اماممان هم عادت کرده‎ایم، اللهم عجل لولیک الفرج می‎گوییم و ادای انتظار درمی‎آوریم، کرونا و بی‎خدایی بچه‎هایمان، شرک در نمازهایمان و… که دیگر چیزی نیست. پردوردگار من! زمین و زمینیان را از دوری خودت و خوب‎ترین خوبانت نجات بده که جز تو کسی نمی‌تواند این زمینِ در حال احتضار را حیات دوباره ببخشد.

 

 

موضوعات: ماه‌های قمری, آخرالزمان
[یکشنبه 1399-02-07] [ 01:37:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  لحظات آخر ...

 

لحظات آخر

دلم در این لحظات آخر تنگ شده برای اولین شب دیدار، برای اولین غذایی که خوردم، اولین استغفاری که گفتم، اولین العفوی که بر زبان جاری ساختم، اولین تصمیمی که برای خوب شدن، بهتر شدن، فرمان بردن، فراموش کردن عصیان و… گرفتم. دلم برای همه‌ی این‌ها تنگ شده، نمی‌دانم این اولین‌ها بازهم تکرار می‌شود یا نه، اما سینه‌ی مرا می‌فشارد.

دلم در این لحظات پایانی می‌سوزد برای وقت‌های هدررفته، تصمیم‌های اجرانشده، العفوهای بی‌ثمر، استغفارهای تمام‌شده. دلم در این لحظات آخر، بازگشت به روز اول را می‌طلبد که خوب شدن و بهترشدن را دوباره در ذهن تجربه کنم و این‌بار قدر بدانم. هرچند تجربه ثابت کرده، نفس ضعیف و پردردسر اگر به عقب برگردد، آبی از آب تکان نخواهد خورد و او هم‌چنان شرمنده‌ی خالق خویش است.

پس بهتر است ای‌کاش‌ها را کنار بگذارد و إن الإنسان لفی خسر را تفسیر کند که در صف محشر حیرت نکند که چه‌چیزی را ازدست داده و چه‌چیزی به دست آورده است.

موضوعات: ماه‌های قمری
[چهارشنبه 1397-03-23] [ 11:48:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  بازنده‌های صفین ...

 علی

بازنده‌های صفین

 امشب یکی از همان شب‌های دردناک تاریخ است، همان شبی که بازنده‌های جنگ صفین قرآن ناطق را فرق شکافتند و امتی را در سوگ 1400ساله نشاندند؛ هرچند امت نمی‌داند سوگوار است، سوگوار سقیفه و کوچه و قبر در خفا و بقیع و کربلا و … . امت نمی‌داند چرا هرچه می‌دود به جایی نمی‌رسد، دنیایش رنگ نمی‌گیرد و آخرتش در تهاجم فرهنگی دشمن است؛ امت نمی‌داند. اگر می‌دانست، فریادش در چنین شبی به اللهم عجل لویلک الفرج بلند می‎شد و تا فرج محقق نمی‌‌گشت، دعایی دیگر بر زبان نمی‌راند و آرزویی دیکر در قلب نمی‌نشاند.

امت هنوز نادان است. قیمتی‌ترین کلمة تاریخ را فرق شکافته، خودش را از پاک‌ترین خلق خدا محروم کرده و دل در گرو محبت کم‌ترین خس و خاشاک عالم هستی داده و هنوز نفهمیده چرا در دنیای مدرن با این‌همه امکانات، هنوز راضی نشده و خسته و افسرده است.

قرآن ناطق را درک نکرده و چون یهودیان که پیامبرانشان را کشتند، فرزندان اورا شهید نمودند و با خون آنان دنبال دنیایشان رفتند و آخرتشان را تباه کردند و گناه مردمان طول تاریخ 1400ساله را در پروندة عملشان ثبت نمودند. 

امت نمی‌داند و نمی‌خواهد بداند که آوارگی فلسطین و لبنان، ترس و دلهرة عراق و سوریه، گرستگی کودکان یمن و حبس علمای بحرین، آه مردمان مصر و لیبی و تمام مظلومان عالم با ولایت اهل بیت نبوت تمام می‌شود. کاش در چنین شبی همة مظلومان جهان به احترام مهدیِ علی و فاطمه علیهم‌السلام بایستند و از خدا مهدهی بخواهند.

موضوعات: ماه‌های قمری
[یکشنبه 1397-03-13] [ 07:40:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  شیطان در غل و زنجیر ...

 

شیطان در غل و زنجیر

سؤالی دارم که پاسخش را می‌دانستم، اما در ماه مبارک رمضان پاسخش برایم آشکارتر شد. سؤال: آیا اگر شیطان در عالم خلقت حضور نداشت که انسان را وسوسه کند، انسان گناه نمی‌کرد؟ اگر ابلیس آدم و حوا را به خوردن درخت ممنوعه ترغیب نمی‌کرد، ایشان از آن درخت نمی‌خوردند و نسل بشر به زمین کوچ نمی‌نمود؟

پاسخ سؤال، البته واضح است. انسان با اختیار خویش در زمین زندگی می‌کند و ظرف زمین که عالم ماده است، انسان را در معرض خوبی و بدی قرار می‌دهد. انسان برای این‌که خوب یا بد را انتخاب کند به شیطان نیاز ندارد، او تنها انسان را برای انتخاب بدی ترغیب می‌کند.

آدم و حوا نیز اگر از درخت ممنوعه نمی‌خوردند، به زمین کوچ می‌کردند و سختی‌های زمین را تجربه می‌کردند، زیرا هدف خلقت انسان در ظرف زمین محقق می‌گردد.

در ماه مبارک رمضان پاسخ این سؤال را بهتر می‌توان درک کرد. این‌که خداوند می‌فرماید: شیطان را در ماه رمضان در غل و زنجیر می‌کند، حقیقتی است انکارنشدنی، خداوند که کذب نمی‌گوید، او خیر مطلق است. اما آیا انسان در ماه رمضان، هنگام روزه غیبت نمی‌کند یا نماز اول وقت را به تأخیر نمی‌اندازد یا سوءظن ندارد؟ شیطان در غل و زنجیر که نمی‌تواند کسی‌را وادار به گناه کند یا در او میل به گناه ایجاد نماید، این حضور انسان در میان خیر و شرّ عالم ماده است که اورا تشویق به ارتکاب فعل حرام می‌کند.

کاش حالا که شیطانی نمی‌تواند از چند جهت وسوسه کند، میل به گناه را در خود بکشیم که بعد از ماه مبارک نیز ابلیس را با تمام لشکرش، با خنّاس و نفّاثاتش روسیاه و عصبانی کنیم. کاش بتوانیم شیطان را در میان وسوسه‌هایش تنها بگذاریم.

موضوعات: ماه‌های قمری
[سه شنبه 1397-03-08] [ 07:44:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت