دلم برایت می‌سوزد مدینه، برای غربت و تنهاییت، برای چشم‎هایت که چه جنایت‌هایی را در طول تاریخ دیده است، برای شورایی که دیدی چگونه خلافت مولا را غصب کردند، برای هیزم‌هایی که جلوی چشم تو رژه رفتند تا درِ مهبط الوحی را سوزاندند، برای فریاد بانوی عالمین که مهدی را ندا می‌داد و تو شنیدی، برای نیلگونی صورت و بازو و شکسته شدن استخوان و …. و تو دیدی. دلم برایت می‌سوزد مدینه، برای تو و غربتت.

 این روزها که شیعه عزادار غصب ولایت و عروج مادر است، مدینه، تو حادثة دیگری را می‌بینی و مبهوت می‌مانی که در عصر پیشرفت عقول چرا کسی یاری نمی‌کند. تو این روزها در روزهای غم و عزای شیعه، کودکی را می‌بینی که به جرم شیعه بودن مادرش در وسط خیابان سرش با شیشه بریده می‌شود و مادر را می‌بینی که این صحنه را تاب نمی‌آورد و از هوش می‌رود.

 مدینه! تویی و غربتت، سال‌ها پیش تو مادری را دیدی که پشت در است و هیزم‌ها و قنفذ و دومی آن‌سوی در، تو آن‌روز دیدی مادری فرزندِ در شکم را از دست داد و کینة دشمن اورا درنوردید و سال‌ها و قرون متمادی، جماعتی را عزادار قبر پنهان کرد.

 مدینه! دلم برایت می‌سوزد که هنوز هم مردم سرزمین تو بعد از این‌همه سال رشد نکرده‌اند و جلوی چشم نبی، شیعه را می‌کشند و بقیه نیز سکوت می‌کنند. جهان عرب و غیر عرب ندارد، کینه‌های دشمن تمامی ندارد. فقط منتقم می‌تواند انتقام غم جان‌سوز تورا از خصم بگیرد. به امید ظهور منتقم، صلوات.

موضوعات: فاطمیه
[جمعه 1397-11-19] [ 08:00:00 ق.ظ ]