آسمان علم


 
  غیرت دینی ...

 

 

غیرت دینی

فزت و رب الکعبه را زمانی گفت که در محراب عبادت و در خاضعانه‌ترین شکل بندگی یعنی سجده قرار داشت. کینه‌ی دشمن و رقص شیطان در مقابل خشکه‌مقدسان، جهانی را به سوگ 1400ساله نشاند. البته که مرگ حق است و همه‌ی آدمیان به‌ناگزیر آن‌را درک می‌کنند، اما شهادت امیرالمؤمنین علیه‌السلام تنها شهادت جسم ایشان نبود، شکنجه‌ی ولایت و شهادت عدالت بود، عدالتی که علی علیه‌السلام آورد تا همیشه‌ی تاریخ باقی است که به دست فرزند آخرینش حقوق ازدسته‌رفته را از حلقوم نابکاران گرفته و به حلقوم مستضعفان بازگرداند.

ضربت خوردن علی علیه‌السلام در یکی از بهترین شب‌های سال و شهادت ایشان در شب بهترین دیگر و سوم ایشان در برترین شب، فضیلت بزرگی برای حضرتش است. نابکاران تاریخ تاب فضایلش را نداشتند و زیر توحید او و ایمان او عمل صالح او کمر خم کردند.

اینان برای جدایی شیعه از حضرت امیر یا شاید هم به خاطر کج‎فهمی و اخذ علم از جایی جز ثقلین، ابن‌ملجم را بهشتی معرفی می‌کنند که باعث فزت و رب الکعبه‌ی علی علیه‌السلام و اشک‌ریزان شیعه شد. عمل نابهنجارانه‌ی ابن‌ملجم باعث رستگاری او شد، چراکه همه‌ی عالم وجود خداست و وجود ماسوی‌الله وجودی عَرَضی است. بنابراین همه‌ی عالم خداست و هرآن‌چه‌که انجام بدهند خدایی است. پس ابن‌ملجم مرتکب فعل حرام نشده و بهشتی است.

با این عقیده، دین و دیانت، اخلاق حسنه و الذین امنوا و عملوالصالحات محلی از اعراب ندارد و حکمت خداوند چیزی جز خرافه‌های اهل دیانت نیست.

شیطان، نه کاملا، اما تا حدی در انحراف توحید موفق بوده است که چنین ثمراتی را در کتب ضاله و سخنرانی‌های گمراه‌کننده می‌بینیم. آگاهی لازم است که مجالس اهل‌بیت علیهم‌السلام از لوث وجود انحراف‌های اعتقادی پاک شود. شاید هم غیرت دینی لازم است که همه‌ی شنیده‌هایمان را نپذیریم و علیه آن قیام کنیم.

موضوعات: آسیبهای اعتقادی
[جمعه 1397-03-11] [ 11:45:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  روز جهانی رقص ...

#روز_جهانی_رقص
خبر این است: 29 آوریل مصادف با نهم اردیبهشت، ازسوی یونسکو روز جهانی رقص نام‌گذاری شده است. هدف از این نام‌گذاری ارج نهادن به رقص به عنوان زبانی جهانی است؛ زبانی که انسان‌ها را در صلح و دوستی به هم نزدیک می‌کند.
این خبر همراه با تصویر رقص دسته‌جمعی منتشر شده است، رقصی که یادآور مولوی و قونیه است. با یک جستجوی ساده در اینترنت تحت عنوان International Dance Day می‌توان تصاویری از این روز دید.
این‌که یونسکو روزی را به نام رقص نام‎گذاری کند فی‎نفسه محل بحث نیست، بلکه مسئله این است که صوفیه چه زمانی رقص خاص خویش را به عنوان نمادی جهانی ثبت کرده است؟ حرکت خاموش و البته تأثیرگذار صوفیه تحت حمایت‌های بی‌دریغ برخی تریبون‌ها چگونه چنین اثر عمیقی بر نهادی بین‌المللی داشته است که نماد خاص مجالس قونیه را به جای تمام رقص‎های جهان از اروپایی گرفته تا عربی و آفریقایی و آسیایی برگزیده است؟
البته سؤال دیگری نیز وجود دارد: چرا یونسکو این نماد را انتخاب کرده است؟ آیا هدفی دارد یا صرفا از این نماد خوشش می‌آید، یا اسلامی متناسب با ولنگاری و یا همان صلح کل برایش مفید است؟
بحث این‌جاست که از یک‌سو در برنامه‌ای رادیویی تفسیر مثنوی می‎گویند و هر آن‌چه دلشان می‎خواهد به اسلام نسبت می‌دهند، روز دیگر جوانان صوفی‌زده را تشویق می‌کنند مسجد و حسینیه آتش بزنند، روز سوم نام خیام را برند مشروبات الکلی می‌کنند و اینک به راحتی رقص قونیه را نماد روز رقص جا می‎زنند.
رقص و شراب و موسیقی در حضوری نرم و آهسته، چینی نازک تنهایی جوانانِ درخودفرورفته را می‎شکند؛ جوانانی که وقتشان را در کانال‌های تلگرامی و اینستاگرام و غیره و ذلک می‌گذرانند و از حقایق زندگی واقعی دور می‌مانند. درواقع، حوادث مهم جهان اسلام یعنی فلسطین و غزه‎اش، سوریه و حرمش، یمن و عروس‎های شهیدش، لبنان و مقاومت مستمرش، عراق و بوی پاک شهادتش، ایران و برجام‎هایش و غده‎هایی مانند داعش و اسرائیل که دیگر حال بشریت را به‎هم می‎زند، در تنهایی جوانان جایی نمی‎یابد.
شیطان نیز ایستاده و پلورالیزم دینی را تماشا می‎کند و غفلت و بی‎خبری را به انسان هدیه می‎دهد. هدیه‎ی او زیباست، آن‎قدر که یادمان می‎رود که هستیم و از کجا آمده‎ایم و برای چه آمده‎ایم.
روز جهانی رقص مصادف است با ترک واجبات و انجام محرمات. جهان در عصر معنویت نوین زیر علم شیطان برای خوش‌گذارنی می‎رقصد و آن‎را عبادت حق‎تعالی معرفی می‎کند. جهل بشر تمامی ندارد. چگونه ممکن است کسی با رقص فیض الهی را دریافت و به خلق برساند، در کدامین سوره و آیه و در کدام تقریر و قول و فعل معصوم چنین چیزی دیده می‎شود؟ حضرت علی علیه‎‎السلام فزت و رب الکعبه را در محراب عبادت و در متعالی‎ترین شکل خضوع و با رساترین صدا فرمودند. حضرت حسین علیه‎السلام در ظهر عاشورا زیر تیر کینه‎ی دشمن دست به دامان نمازی شد که اورا عروج دهد. چگونه است که در سنت آنان رقص و غنا حرام است و در سنت صوفی‎زدگان عبادت؟ کسی این‌را پاسخ بدهد.
چرا ثقلین را فراموش کرده‎ایم؟ حضرت ختمی‎مرتبت صلی‎الله‎علیه‎وآله با صدایی بلند که به گوش همیشه‎ی تاریخ برسد، فرمود: به کتاب و عترت تمسک کنید که هرگز گمراه نمی‎شوید. سخن حق حضرت را فراموش کرده‎ایم که برای قرب به حضرت حق دست به دامان رقص و غنا شده‎ایم.

موضوعات: آسیبهای اعتقادی
[دوشنبه 1397-02-10] [ 12:49:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  معنویت نوین ...

 

معنویت نوین

جهان با ظهور هر پیامبری تمدن جدیدی ساخته است. تمدن پیامبران برگرفته از آموزه‎های الهی است که براساس طراحی خداوند و متناسب با فطرت بوده است.
در تمام برنامه‎های پیامبران عنصر مبارزه با ظلم ظالمان و انحرافات عقیدتی جایگاه ویژه داشته است. اهمیت مبارزه علیه ظلم اعتقادی به‎گونه‎ای است که پیامبری هم‎چون موسی علیه‎السلام را از کاشانه‎اش می‎راند، عیسی علیه‎السلام را آواره می‎کند و محمد صلی‎الله‎علیه‎وآله را دست به دامان هجرت می‎نماید.
خدایی که با همین پیامبران با بندگانش سخن گفته، البته، نیل را برای موسی می‎شکافد، مسبح را عروج می‌دهد و محمد صلی‎الله‎علیه‎وآله را جاودانه می‎سازد.
جبهه‎ی مخالف پیامبران نیز با در دست گرفتن علم طغیان و پشت سر ارباب بزرگشان، ابلیس، راه بر تمدن فطری پیامبران بستند و هیچ‎گاه از راه‎زنی دست برنداشتند. این قُطّاع طریق راه پیامبران همان‎گونه عمل می‎کنند که روزی در صحنه‎ی قالوا بلی ابلیس در برابر خداوند عمل کرد.
امروز عصر پس از پیامبران است، عصر دوری از منبع وحی، عصر خرافه‎ها و معنویت نوین. مبارزه‎ی ابلیس، این رانده‎شده‎ی درگاه الهی، در دوره‎ی موسی با سحر و جادو، در دوره‎ی عیسی با پزشکی و در دوره‎ی محمد صلی‎الله‎علیه‌وآله با شعر و ادب بود؛ معجزات پیامبران نیز برای تألیف قلوب مردم با همین گزینه‎ها بوده است.
امروز که به غیبت آخرین ذخیره‎ی خداوند عادت کرده‎ایم، عصری است که شیطان راه جدبدی برای مبارزه علیه حق یافته است. تشنگی مردمان را برای درک خدا دیده برایشان خدا را تفسیر می‎کند. برنامه‎ی او بلندمدت است. قرن‌ها قبل، برخی سر کلاس توحیدش نشستند و اورا استادی عاشق یافتند، اسیر مکر و حیله‎اش شدند و به دار اناالحق آویخته، همان که توقیع شریف بر لعنش وجود دارد.
امروز، پیروان همان شیخ شهید خاک پای ابلیس هم نمی‎شوند و می‎گویند کاری به کار او نداشته باشبد.
زمانی خانقاه ساختند و از مسجد و حسبنیه رفتند که نمازشان بشود سماع و اذانشان غنا. خاتقاه رفتند که گوشه‎ی عزلت بجویند، سبحانی ما اعظم شأنی بگویند و کرامتشان این باشد که اژدها بر دست، سوار بر شیری در بیابان بروند.
امروز، اما، نام خانقاهشان را حسینیه می‎گذارند، شیعیان حضرت امیر علیه‎السلام را می‎ربایند و به آن‌ها می‎گویند در ولایت عدد نیست و هر دوره‌ای ولیّ خودش را دارد و امام زمان تو همین قطب خال به لب است.
بدانیم وقتی محصولات دامداران را می‎خریم، کیک و کلوچه‎ی پچ پچشان را می‌خوریم، برنج محسنشان را در عزاها و عروسی‎هایمان دم می‎کنیم که قد بکشند و آبروداری کنند، سرمایه‎شان را افزون می‎کنیم. آن‎ها با این سرمایه روزی کتاب‎های ادبیاتمان را با درس‎های عین‌القضات و شبلی و بایزید پر می‌کنند و اعتقاد جوانانمان را می‌دزدند، روز دیگر با استکبار دست می‎دهند، مثنوی تفسیر می‎کنند و مساجد و حسینیه‌هایمان را آتش می‌زنند. روز سوم نیز با سرمایه‌ای که برایشان انبار کرده‌ایم، اسلحه می‌خرند و محمدحسین‌هایمان را می‌کشند.
این معنویت نوین عصر ماست، هشیار باشیم.

موضوعات: ابلیس, آسیبهای اعتقادی
[پنجشنبه 1396-12-03] [ 10:51:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت