زینبِ این‌روزها

امروز از آن‌روزهایی است که خانه‌ی وحی حیران است، حیران زخم کینة دشمن. اما دشمن خانگی است، حمله از طرف خودی‌هاست، آن‌ها که قرآن می‌خوانند، روزه می‌‌گیرند و مصداق بارز اقیموا الصلوه هستند.

زینب سلام‌الله‌علیها با یادآوری کوچه و فدک، غصب ولایت و جمع قرآن پدرش، در خفا می‌گرید که کسی صدایش را نشنود، که کسی نداند مزار پدر کجاست؟ چقدر سخت است دختر فاطمه باشی و نتوانی برای مادرت اشک بریزی و از ظلم مردمان به خدایت بلندبلند شکایت کنی، که بشنوند. چقدر سخت است که دختر علی باشی و نتوانی برای چنان پدری سوگواری کنی و غم دل بگشایی، سوگت را در دل پنهان کنی. 

او چقدر باید در خفا بگرید و چقدر باید به خدا نزدیک باشد که داغ آل‌عبا را تا اخرین لحظات زندگی بر روح و روان خود حمل کند و بگوید: مارأیت الا جمیلا.

زینب این‌روزها همان زینب روز ثقیفه و در و دیوار و کوچه است، زینب روز صلح برادرش حضرت حسن علیه‌السلام و تیرپراکنی به تابوت است، زینب سال‌ها بعد است و 18 سرِ بر نیزه، زینب قتلگاه و مشک پاره.

تسلیت خانم، به خاطر تمام خاطرات تلختان در حجاز و کوفه و شام، تسلیت به خاطر عروج پدرتان، تسلیت به‌خاطر قبرهای مخفی، اشک‌های مخفی.

موضوعات: مناسبت‌ها
[چهارشنبه 1397-03-16] [ 01:09:00 ب.ظ ]