طلبگی در عصر آخرالزمان

چندسال پیش مدت کوتاهی در مؤسسه‌ای کار می‎کردم که در کنار فعالیت‎های مطبوعاتی و فرهنگی‎اش، به‎طور غیر رسمی حوزه‎ی علمیه‌ی خواهران هم داشت و طلبه می‎پذیرفت. یک‎روز خانمی به مرکز آمد که مانتو و مقنعه پوشیده بود و حجاب خوبی داشت. او می‎خواست در حوزه ثبت‎نام کند و سؤالش این بود که حتما باید چادر داشته باشد. من خیلی تعجب کردم که چطور می‎شود یک‎نفر بخواهد در حوزه تحصیل کند و نداند که چادر الزامی است.

چندسال بعد من به حوزه آمدم و بعد از تمام سطح دو در حوزه مشغول به کار شدم. حالا می‎شنوم طلبه‎هایی هستند که در حوزه چادر می‌پوشند، اما خارج از حوزه با مانتو ظاهر می‎شوند. اما هنوز متعجبم که چرا طلبه درک نمی‎کند حجاب فاطمی جزئی از زندگی طلبگی است.

امروز که درِ حوزه باز است و همه می‎توانند وارد شوند و مدرک هم می‎دهند و با آن مدرک می‎شود در ارگان‌های دولتی کار کرد، آسیب‎های زیّ طلبگی بیشتر می‎شود. نمی‎خواهم بگویم در را ببندیم و فقط از خانواده‎ی روحانیت طلبه جذب کنیم که بسیاری از طلابِ امروز متعلق به قشر متوسط جامعه‎اند که بسیاری از آن‎ها نیز در خانواده‎شان روحانی نداشته‎اند، اما افراد موفق در عرصه‎ی تبلیغ و تحقیق و تدریسند.

نمی‎دانم اشکال کار کجاست که زیّ طلبگی مفهوم واقعی خویش را از دست داده است، یا کسی نمی‎داند سبک زندگی طلبگی یعنی چه؟ نوع پوشش، خوراک، روابط با محرم‎ها و نامحرم‎های فامیل، موسیقی، شرکت در مجالس عروسی و … که برای حضور اجتماعی طلبه لازم است با شیوه‎ی زندگی طلبگی هم‎خوانی ندارد و طلبه برای این‎که بتواند در اجتماع خانواده و فامیل و دوستان ظاهر شود، از دین کم می‎گذارد. نمی‎خواهم بگویم همه‎ی طلاب این‎گونه‎اند، اما همان تعداد اندک نیز باید آسیب‎شناسی شود.

فقه برای کسب درجات معنوی و طی کردن پله‎های کمال از طرف خداوند تعریف شده است، نه آن‎که فقه را دستاویز قرار داده و احکام اولیه‎ی دین را به خاطر زندگی‎های امروزی ثانویه کرد. زندگی طلبگی نیاز به احیاء دارد.

موضوعات: زیّ طلبگی
[پنجشنبه 1397-01-16] [ 04:35:00 ب.ظ ]